۱۳۸۸ تیر ۱۸, پنجشنبه

معماری رنسانس


رنسانس به جنبش فکری و عقلانی اطلاق می شود که بین قرون چهاردهم تا شانزدهم از شهرهای شمالی ایتالیا شروع شد و به اوج خود رسید. رنسانس را عموماْ تولد دوباره ی هنر و ادبیات کلاسیک باستان می نامند که با سر فصل هایی از جمله کشف جهان و انسان تعریف می شود.
لازم به توضیح است که سبک های معماری بزرگی همچون گوتیک و رنسانس یک شبه پدید نیامده اند. آنها دارای دوران آبستی و مولود نیاز عملی و نیروهای تاریخی بوده اند علاوه بر این آنها ابداع نشده اند بلکه پدید آمده اند. در آن دوران( دهه ی ۱۴۵۰ میلادی ) وضع اروپا از این قرار بود: کاغذ رواج یافت و چاپخانه اختراع شد. دانته (شاعر اروپائی) بزرگترین قصیده ی خود را به نام " کمدی الهی " با نهایت فصاحت و عظمت سروده بود٬ بوکاچیو قصاید نغز و شیوای خود را به نام " دکامرون" انتشار داد و جورج بیکن روح بحث و تحقیق و شک و تردید را بیدار کرد. در عصر رنسانس و با پیدایش مذهب پروتستان کلیسا٬ شان و شوکت روحانی خود را از دست داد.
ادعاهای پاپ ها به برتری مادی و معنوی کنار گذاشته شد و آنها به فرمانروایان صرف ایتالیایی مبدل شدند و خشک اندیشی مذهبی( عامل برانگیزاننده جنگ های صلیبی ) جایش را به منافع اقتصادی توام با کنجکاوی ذاتی و ثمر بخش٬ مشخص و پوینده می دهد. عصر رنسانس٬ عصر شکستن هر نوع قید و بند و توسعه طلبی است. عصر رنسانس٬ عصر اکتشاف است. در طول رنسانس بشر محور همه چیز قرار گرفت. رنسانس مظهر جدیدترین تلاش های هنرمندان برای تفسیر عالم بر اساس معیار بشر بود. در این دوران٬ هنرمند به معنای واقعی٬ خالق اثر شد و در این دوره بود که هنرمند به وسیله ی اثر هنری قابل شناسایی گردید.
یکی از مهمترین اندیشمندان این دوران٬ لئون باتیستا آلبرتی(۱۴۰۴-۱۴۷۲) است. او مطابق مقتضیات زمان معمار را به عنوان انسان اندیشمند در مقابل معمار قرون وسطی که به مثابه " صنعتگر" بود٬ تعریف می کرد و می گوید: " معمار صنعتگر نیست. صنعتگری تنها وسیله ای در دستان معمار است. معمار کسی است که فکر و انرژی خود را به کار می گیرد تا شکل هایی را خلق کند که در ساختمان به دست استادکار ساخته شود".

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر