۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۹, چهارشنبه

معماری روکوکو





واژه كوكو از واژه فرانسوي Rocaille به معني سنگريزه گرفته شده است، اين واژه مخصوصاً به سنگ ريزه‌ها و صدف‌هايي اطلاق مي‌شود كه در تزئين غارهاي مصنوعي به كار مي‌رفت، روكوكو در حقيقت ادامه شيوه باروك بود كه مخصوصاً در فضاهاي داخلي با افراط در تزئينات و ريزه‌كاري توام به كار مي‌رفت.


روكوكو در فرانسه به دنيا آمد و در آلمان به حد اعلاي تكامل رسيد. آزادي معماري در اين سبك از حد و حصر گذشت و آنها اشكال خاص معماري اين دوره را به وجود آوردند.


معماري اين دوره سبك، ريزنقش و شادي‌انگيز است، از ويژگي آن به كارگيري بيش از پيش عدم تقارن در تزئينات مي‌باشد.
روكوكو آخرين تجلي يك سبك اصيل اروپايي است. هنر روكوكو مي‌كوشد براي ايجاد زيبايي بدون رعايت ملاحظات از آغاز اين دوره، تزئينات داخلي بناي مارلي، معماري نمازخانه ورساي، جايگاه خوانندگان نوتردام، كاخ فردريك كبير و كليساي قديس يوحنا را مي‌توان نام برد.

۱۳۸۸ مرداد ۳۱, شنبه

معماری باروک


واژه باروک توسط مورخین هنر برای تعیین سبکهای غالب هنری در سالهای ۱۶۰۰ تا ۱۷۵۰ میلادی مورد استفاده قرار گرفته است. معنایی اصلی این واژه غیر عادی و معوج است.
هنر باروک هنری است که از یک سو به دین و متولیان کلیسا مربوط می شود و از سوی دیگر گرایش به تجمل گرایی و مادیات در آن دیده می شود. در باروک با تضاد گویی سعی در فریب ذهن ها داشتند. عدم وضوح و اغوا٬ نظم بسیار پیچیده٬ صلابت ساختمانی جسمانیت٬ فراجنالی٬ ابهت و تجمل پروری از خصوصیات این دوره می باشد.
در این دوره از پلان٬ از تلفیق حرکت محوری و مرکزی به فرم بیضی رسیدند٬ پلانها نا متقارن هستند و از تناسبات طلایی کمتر بهره گرفته شده است. اجزای عناصر فضا از هم قابل تفکیک نیستند به همین خاطر گویی فضا تا بینهایت ادامه دارد. در این دوره نور پردازی هم با استفاده از نور غیر مستقیم به صورتی بوده که حالت خیال انگیز و فضایی تا بی نهایت را القا می کرده است. در این دوره تزئینات غالباْ بر سازه می باشد و به تعبیری در باروک حق تقدم از عقل گرفته شده و به احساس داده شده است.
برینینی از هنرمندان سده ۱۷ میلادی ایتالیا٬ از بزرگترین معماران و پیکر تراشان دوره باروک می باشد٬ از آثار مهم وی پلکان راهنما در واتیکان می باشد که با کاستن عرض پله به تدریج و روشن کردن مسیر انتهایی به کلیسا حالت روحانی را القا می کند. از دیگر آثار وی سنت آندریال در روم و طراحی میدان سن پترو در شهر روم می باشد.
از معماران مهم دیگر این دوره بورمینی است که بناهایی با پیچیدگی مفرط بوجود آورده است.
از بناهای مهم این دوره می توان به موزه لوور٬ کاخ ورسای در فرانسه٬ تالار ضیافت و ایتهال در انگلیس ٬ کلیسای سنت پل و ساختمان شهرداری آمستردام اشاره نمود.

۱۳۸۸ مرداد ۵, دوشنبه

معماری رنسانس ( قسمت دوم )


تحولات هنری رنسانس را می توان در سه دوره بررسی و مطالعه کرد:
۱) رنسانس آغازین ( ۱۲۰۰-۱۴۰۰ میلادی)
۲) رنسانس میانه( ۱۴۰۰-۱۵۰۰ میلادی)
۳) رنسانس پیشرفته ( ۱۵۰۰-۱۶۰۰ میلادی)
رنسانس آغازین در ایتالیا ، در زمینه پیکرتراشی و نقاشی رشد قابل ملاحضه ای یافت. در یان زمان هنر گوتیک کنار گذاشته ، طاق رومی و ستون بندی و گنبد سازی به سبک های قدیم یونانی مورد توجه قرار گرفت .
در دوره رنسانس میانه تحول بزرگی در معماری بوجود آمد که برونلسکی سهم بسزایی در این مورد داشت.
یکی از ویژگی های این دوره استفاده ار عناصر افقی مانند طرّه یا هرّه چینی و سنتوری ها برای تاکید بر خطوط افقی بر خلاف معماری گوتیک بود . طرح بناها در این دوره بر اساس تقارن مرکزی یعنی متقارن بودن تمام اجزای بنا، نسبت به یک مرکز مرسوم گردید و بعضی بناها اقتباس یافته از پانتئون روم بوده است . از بناهای مشهور این دوره ، کلیسای فلورانس ، بیمارستان کودکان سه راهی و نمازخانه ی پاتسی ساخته ی برونلسکی و کاخ روچلای ساخته ی آلبرتی می باشد.
با آغاز قرن ۱۶، رنسانس وارد مرحله ی تکامل یافته ای شد که رنسانس مترقی و پیشرفته نام یافت و این به دلیل نوعی تعالی طلبی و آرمان گرایی نوین در ذهن هنر آفرینان این دوره بود . معماری در این دوره بر اساس ساختمان متمرکز به یک نقطه ( تقارن نقطه ای) بود و از بدن انسان در طرح بناها ، الهام گرفته شد . از آثار این دوره معبد بر امانته ، کاخ فارنزه و میدان کاپیتول ( اثر میکل آنزه ) بود.
پیکر تراشی در این دوره با نام میکل آنژ رقم می خورد و میکل آنژ به پدر سبک باروک معروف می شود .
نقشه های دوره رنسانس عموماً به شکل چهار گوش ( صلیب یونانی ) یا مستطیل ( صلیب رومی) طراحی و طاق و گنبد به قسمت مرکزی آن بسته می شد .
از پیکره ها ، بر خلاف معماری گوتیک که در نماسازی استفاده می شد ، در داخل ساختمان بهره می جستند .
معماری رنسانس برخلاف گوتیک در بناهای غیر مذهبی و تجملی و قصر سازی رشد کرد . در اواخر رنسانس پیشرفته ، نما ها به صورت تندیس وار در آمدند و از فرم و نظم و تناسب بدن انسان ، در طراحی انها استفاده فراوان شد.

۱۳۸۸ تیر ۱۸, پنجشنبه

معماری رنسانس


رنسانس به جنبش فکری و عقلانی اطلاق می شود که بین قرون چهاردهم تا شانزدهم از شهرهای شمالی ایتالیا شروع شد و به اوج خود رسید. رنسانس را عموماْ تولد دوباره ی هنر و ادبیات کلاسیک باستان می نامند که با سر فصل هایی از جمله کشف جهان و انسان تعریف می شود.
لازم به توضیح است که سبک های معماری بزرگی همچون گوتیک و رنسانس یک شبه پدید نیامده اند. آنها دارای دوران آبستی و مولود نیاز عملی و نیروهای تاریخی بوده اند علاوه بر این آنها ابداع نشده اند بلکه پدید آمده اند. در آن دوران( دهه ی ۱۴۵۰ میلادی ) وضع اروپا از این قرار بود: کاغذ رواج یافت و چاپخانه اختراع شد. دانته (شاعر اروپائی) بزرگترین قصیده ی خود را به نام " کمدی الهی " با نهایت فصاحت و عظمت سروده بود٬ بوکاچیو قصاید نغز و شیوای خود را به نام " دکامرون" انتشار داد و جورج بیکن روح بحث و تحقیق و شک و تردید را بیدار کرد. در عصر رنسانس و با پیدایش مذهب پروتستان کلیسا٬ شان و شوکت روحانی خود را از دست داد.
ادعاهای پاپ ها به برتری مادی و معنوی کنار گذاشته شد و آنها به فرمانروایان صرف ایتالیایی مبدل شدند و خشک اندیشی مذهبی( عامل برانگیزاننده جنگ های صلیبی ) جایش را به منافع اقتصادی توام با کنجکاوی ذاتی و ثمر بخش٬ مشخص و پوینده می دهد. عصر رنسانس٬ عصر شکستن هر نوع قید و بند و توسعه طلبی است. عصر رنسانس٬ عصر اکتشاف است. در طول رنسانس بشر محور همه چیز قرار گرفت. رنسانس مظهر جدیدترین تلاش های هنرمندان برای تفسیر عالم بر اساس معیار بشر بود. در این دوران٬ هنرمند به معنای واقعی٬ خالق اثر شد و در این دوره بود که هنرمند به وسیله ی اثر هنری قابل شناسایی گردید.
یکی از مهمترین اندیشمندان این دوران٬ لئون باتیستا آلبرتی(۱۴۰۴-۱۴۷۲) است. او مطابق مقتضیات زمان معمار را به عنوان انسان اندیشمند در مقابل معمار قرون وسطی که به مثابه " صنعتگر" بود٬ تعریف می کرد و می گوید: " معمار صنعتگر نیست. صنعتگری تنها وسیله ای در دستان معمار است. معمار کسی است که فکر و انرژی خود را به کار می گیرد تا شکل هایی را خلق کند که در ساختمان به دست استادکار ساخته شود".

۱۳۸۸ تیر ۶, شنبه

انتشار کتاب اصول و مبانی معماری و شهرسازی



کتاب اصول ومبانی معماری و شهرسازی

نوشته آقایان : مهندس محمد جدیری عباسی و

مهندس کسری رهبری پور

بوسیله انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی بزودی

منتشر خواهد شد.

آموزش معماری: معماری اتروسک

www.jodeiri.blogfa.com

معماری مصر



از کناره رود نیل تا کشور سودان امروزی را ، سرزمین مصر مینامند . ساکنین مصر در دو منطقه شمالی و جنوبی با دو فرهنگ و رسوم کاملاً متفاوت از یکدیگر می زیستند. در مصر سفلی، شغل مردم چوپانی و مسکن آنها به صورت چادرنشینی بود ولی از مصر علیا مردم به کشاورزی اشتغال داشتند و محل سکونت آنها ثابت بود.
هرودوت ( مورخ یونانی ) درباره ی مصری ها می گوید: (( مصری ها بیشتر از هر قوم دیگری مذهبی ترند)) بطوری که زندگی آنها در مذهب آنها منعکس شده بود.
معماری پادشاهی کهن:
در حدود سه هزار سال قبل از میلاد مسیح مصر سفلی و مصر علیا توسط فرعونی به نام "نارمر" با هم متحد شدند و اولین سلسله با یک سیاست واحد به وجود آمد. پس از گذشت این دوره به تدریج معماری مقبره ای یا " مصطبه " آغاز می گردد. مصطبه ها معمولاً به شکل سکویی بلند و مستطیل شکل با دیواره هایی پر شیب ، بر روی محوطه ی تدفین می شده اند. محوطه ی تدفین در عمق زیادی در زیرزمین قرار داشت و به وسیله ی هواکش به سکوی بلند متصل می شده است.
اهرام ثلاثه:
در مصر سه هرم به نام های " خئوپس" ، " خفرن" و " مرکرینوس" یا سنکورع وجود دارد. این هرم ها که در حدود 2700 ق.م ساخته شده اند، در جیزه قرار دارند و در سرزمین مصر مظهر پایداری ابدی ، علم پنهانی، رمز و فنون، حکمت ازلی و جادوگری بوده اند. اهرام جیزه نقطه ی اوجی در تکمیل آن شیوه ی معماری به شمار می رود که با ساختن مصطبه ها آغاز گردید.
معماری دوره پادشاهی میانه :
در این روره که از سال 2300 ق.م آغاز گردید، سرزمین مصر در نا آرامی و آشوب به سر می برد. اما زمانی که مصر بار دیگر متحد گشت هنر معماری و پیکره سازی مجدداً رونق گرفت و هنرهای جدیدی پدید آمد.
مهمترین و بارزترین بازمانده های دوره پادشاهی میانه، مقابر متعدد صخره ای در بنی حسن است. مقابر صخره ای در بیشتر موارد جانشین آرامگاه های هرمی متعلق به پادشاهان کهن گردیدند.
معماری پادشاهی جدید:
هنر پادشاهی جدید که از سال 1650 ق.م آغاز گردید، شامل انواع گوناگون شیوه ها و خصوصیات بود. از محافظه کاری خشک و یخ زده گرفته تا نوآوری خیره کننده ، و از عظمت طلبی جسیم و ستم گرانه گرفته تا زینت کاری ظریف و ماهرانه . این دوران هنری را به هیچ وجه نمی توان با انتخاب چند نمونه برجسته از بناهای باقیمانده اش، به طور کلی معرفی کرد.
اشراف و پادشاهان در این دوره از تاریخ مصر، به پیروی از سنت پادشاهی میانه ، مرقدها و اتاقک های تدفین خویش را در دل صخره های غرب نیل می ساختند و راه های ورود به این اتاقک های تدفین را با دقت تمام پنهان و گم می کردند.
" معبد صخره ای رامسس " و " معبد القصر " و همچنین " معبد آمد رع کرنک " از بزرگترین و معروفترین بناهای این دوره می باشند.